ღღ هر ترانه یک بهانه ست واسه باتو ما شدن ღღ

حیاط خلوتی دوستانه و حرف هایی از جنس سکوت...

ღღ هر ترانه یک بهانه ست واسه باتو ما شدن ღღ

حیاط خلوتی دوستانه و حرف هایی از جنس سکوت...

مبتلا باید بود...

این دفعه می خوام توضیح پستو اول پست بدم... این متنو فقط یه جا خوندم... زندگی امروز اکثرماها خشک شده... طلاق ها زیاد شده... کج خلقی ها زیاد شده... بحث و جدل ها زیاد شده و در عوضش زیبایی های زندگی کمترشده متاسفانه...

منکه به شخصه حس میکنم دچار افسردگی اندکی شدم... حتی 8 روز سفر طولانی به قشم هم حال و هوامو عوض نکرد... بهم ریخته ام... زود ناراحت میشم... بهونه گیر شدم... یه وضعیه اصلا... 

این متنو که خوندم گفتم بذارم شاید دونفر متاهل خوندن حال و هواشون عوض شد خلاصه شامل حال ماکه نمیشه...  

خونمون دکورش عوض شده... رنگ و روش عوض شده... همه چیز جذاب ترشده... اما توی روحیه من ذره ای تغییر ایجاد نشده... نمیدونم ازکجا نشأت میگیره... هزچی هست خیلی حس بدیه... امروز که داشتم به درختای دانشگاه نگاه میکردم... وقتی سرسبزی خاصشونو دیدم... دلم گرفت... کاش دل منم مثل اونا ازخواب زمستونی بیدار میشد... 

گاهی فقط و فقط یه ناجی میخوای... یکی که بفهمه حرفتو... بفهمه دردتو... بعد بدون اینکه ازت بپرسه چرا سعی کنه بهت آرامش بده... پند نده... نصیحت نکنه... فقط با نگاهش آرومت کنه... چیز زیادیه خدا؟؟!

******************* 

ببوسیـدِش...حتمـآ قبـلِ خواب ببوسیـدَش...

حتی اگه با همـ دعـوایِ بـدی کرده باشیـد،حتی اگه بهتـوטּ گفته باشه از این زنـدگیِ کوفتـی خسته شده.

حتی اگه برچسـبِ بد اخـلاق بهـتوטּ چسبـونده باشه...

ببوسیـدِش...حتی اگه بهتـون گیرِ بیخـود داده باشه...گفته بـآشه از لباسی که شمـآ عاشقشیـטּ

مـُتنفـره.حتی اگه نفهمیـده باشه شما موهـآتوטּ رو مِش کردیـטּ...

ببوسیـدِش...حتی اگه بـویِ عـَرقُ خستگی میـده...حتی اگه یـآدش میـره جواب سلامــِ شمآ رو بـده.

حتی اگه خیلی وقته براتـون گــُل نخـریده...

ببوسیـدِش...وقتی زیرپیـرهنی سفیـدِ حلقه ای پوشیده و بـآزوهایِ سفیدش رو با اوטּ پیـچ ماهیچه ایِ

مـَردونه انداخته بیـرون.وقتی صورتش ته ریشِ جذابی داره .. وقتی صداش خستهُ خمارِ خوابــه...

ببوسیـدِش...حتی اگه شمـآ رو رنجـونده و غـرورش نمیذاره دلجـویی کنه...حتی اگه گرسنه َس و بـآ شمـآ

مثلِ آشپـزِ دربـآرِش برخـورد می کنه...حتی اگه یـآدش میـره ازتـوטּ تشـکر کنه.

ببوسیـدِش...وقتی براتـون یه آهنگِ جدیـد میذاره و میگه : اینـو برای تـو آوُردم  ...وقتی تو چـِشآش

پـُرِ خواستنه...وقتی دست هـآیِ ظریـفِ دختـرونهَ تـوטּ میـوטּِ دستایِ زُمخت و مردونه َش گـُمـ میشـטּ...!

ببوسیـدِش...حتی اگه از عصبـآنیت داریـد دیوونه میشید.حتی اگه شمـآ رو با مـآدرش مقایسه مـے کنه..!!

حتی اگه با حرص مـے خوایید از خونه بزنیـد بیـرون و اوטּ محـکم بـازوهـآش رو دورتـوטּ حلقه می کنه و

وسـط ِ جیـغ های ِ شمـآ با خنـده می گه : عزیـزمـ ؛کـُجا مـے خـوای بـری این وقته شب ؟!

ببوسیـدِش...وقتی ناغافلی لباسی رو خریـده که هفته ی پیش ، پشت ِ ویتریـטּ دیدیـטּ و فقـط یه کلمه

گفتیـטּ این چه خوشگله...وقتی دست هـآش پـُر از خریـد خونه َس و درُ با پـآش مـے بنـده...

وقتی بـآ نگاهـی پـُر از تحسیـטּ سر تا پاتـوטּ رو برانـداز می کنه ...

ببوسیـدِش...حتی اگه تـوی ِ شرکـت پیـآز خورده و تا موهـآش بـو میدטּ...حتی اگه با دوست هـآش

تلفنی یکـ ساعتــ حرف مـے زنه و شامِتوטּ سرد شده...حتی اگه رو دنده ی نـه گفتـטּ افتـاده...

ببوسیـدِش .. وقتی شمـآ رو وسـط ِ آرایش کردטּ مـے بوسه...وقتی بـآهاتـوטּ کُشتـی مـے گیـره و مثلِ

پـَر از رو زمین بلنـدتون مـے کنه...وقتی تو دلتنگی هـآتوטּ داوطلبـآنه مـے بـَردِتـوטּ بیـروטּ و شمـآ رو تو شهـر

مـے  گردونه...

ببوسیـدِش...حتماً قبـلِ خـوابــ ببوسیـدِش :*

شایـد فـردایی نباشـه...شآیـد شمـآ فـردا نباشیـد...شایـد اوטּ فـردا نباشـه...  

نظرات 5 + ارسال نظر
لیدوما پنج‌شنبه 17 فروردین 1391 ساعت 11:18 http://azda.mihanblog.com

گفتی و گفتی اخرش دلم هری ریخت پایین! نه تو رو خدا نگو اخرشو نگو واسه دشمنم هم همچین چیزی رو نمی خوام!
سلام
کم پیدایی شریفه خانم...می فهمم چی میگی منم انگار یه چیزی ته دلم جاش خالیه که هیچی پرش نمی کنه...دلم یکیو میخواد که مثل هیچکس نیست..!
راستی عیدت مبارک خانمی ...ایشالا امسال یکی از بهترین سال های عمرت باشه

الهی
دلت مهربونه لیدوما جون
اوهوم کم پیدام دیگه خجالتم نده دیگه
نمیدونم حال و هوام چرا انقد بده شده اصلا
به مامانم میگم اونم میگه کم حوصله شده یکم
به خاله م میگم اونم میگه اصلا عید امسال یه جور دیگه ای بود
دوستای مامانم همینو گفتن
خلاصه انگار فقط مشکل دل من نیست
واگیردار شده غم و غصه والا

عیدتو هم مبارک لیدوما جان
ایشالا برای توهم سال خوبی باشه عزیزم

جزیره پنج‌شنبه 17 فروردین 1391 ساعت 14:00

میخام شوخی کنم و بگم:شما گیرش بیار ما میبوسیمش ولی اصلا مثه زمانهایی که با شوروشوق شوخی میکنم و نیشم تا بناگوش باز میشه نمیتونم لبخند بزنم. خنده م نمیاد اصن چون هنوز تو اون چند خط اولت گیر کردم.

این دردِ لعنتی چیه که دامن ادمو میگیره اخه؟این غم و غصه ی مسخره
دوست امروز داشتمتو اینه ب خودم نیگا میکردم حس کدم پای چشام گود افتاده. نه؟

نچ نچ
انقد یعنی فیلسوفانه نوشتم؟؟؟؟؟؟؟؟
بیخال بابا
من یه چی نوشتم
الان بهترم
حال و هوای دیشب بود
البته بهترکه دروغه
ولی کم کم دارم بهترمیشم گویا
انرژی مثبت گرفتم یکم همینطوری الکی، دلم به حال خودم سوخت یعنی حقیقتشو بخوای، مگه چقدر قراره عمر کنم که بخوام از اول جوونی اینجوری باشم، هنوز راه زیاده برای غصه داشتن
هنوز اول راه زندگییم باورکن جزیره... هنوز به مشکلی برنخوردیم که...
میدونی چندوقت پیش یه بنده خدایی رو دیدم... 7 ساله ازدواج کردن... هنوز نه خونه دارن نه ماشین نه هیچی و کارشوهرش هم دائم درحال عوض شدنه... بهش داشتم میگ
فتم آره دل و دماغ ندارم اینا بعد یهو گفت از زندگیش آخرشم گفت جای من باشی چیکار میکنی؟؟ گفت یه بابا داری که 3000 کیلومر برداشته برده تورو مسافرت که روحیه ت عوض بشه و به قول خدا ان میلیونم هزینه کرده... گفت بخدا ناشکری... گفت و گفت و گفت که آخرش عذاب وجدان گرفتم... تا دیشب که دققیق به حرفاش رسیدم...
شاید خوشی زیاد زده زیر دلم... درهرحال من مثل اون طاقت این همه سختی زندگی رو ندارم... طاقت هرماه غرهای صاحبخونه رو شنیدن ندارم... طاقت آخرسال اسباب کشی کردنو ندارم... طاقت لباس نو نخریدن سه بار در سالو ندارم... طاقت این همه سختی رو ندارم...
ولی خداییش یه ذره از شادی اونو هم ندارم... والا روحیه ش ازمنم بهتر بود و با کلی مهربونی از ته دلش میگفت عاشق شوهرش و زندگیشه
والا صبر عیوب داشت...

کیانا پنج‌شنبه 17 فروردین 1391 ساعت 14:56 http://p4nt4lo0n.blogsky.com/

باز این آیکونو گذاش که بش نمیاد


جزی؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟//
کیانا باتو بودااااااااااااااااااااااااااااااااااا

کیانا پنج‌شنبه 17 فروردین 1391 ساعت 14:57 http://p4nt4lo0n.blogsky.com/

آخ آخ آخ میخاستم اینو واسه جزی بذارررررررررررررررم


به حال الانش میخوره اتفاقا

nazgol جمعه 18 فروردین 1391 ساعت 11:07 http://khoneyenazgol.blogfa.com

آخه نمیگی ما مجردا هوایی میشیم .این چه متنی بود هوووم ؟
خیلی قشنگ بود ..
میدونی وقتی دله آدم یه غمی ، مشکلی داشته باشه که حل نشده باشه هرکاری هم که بکنی بازم دلشاد نمیشی .بگرد ببین اون غم و مشکل حل نشده چیه و حلش کن


پنچ نچ نازگل جااااااااااااان؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
شمام آره؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

اصلا من این پستو گذاشتم مچ بگیرم

اوهوم ولی انصافا قشنگه متنش... منکه دوسش دارم...متنو میگم

اوهوم حرفتو قبول دارم... خودم میدونم مشکل چیه تقریبا... نگران آینده زندگیمم... نگرانی ای که گاهی تلخ میکنه حتی کاممو... نگرانم...نگران خیلی چیزا...خیلی چیزای مهم...
تا آینده نیاد نمیشه حلش کرد متاسفانه...
دعاکن برام

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد